دام
سر آفتاب را مي برند
تا جشن بي كران تاريكي ادامه يابد
قطره نوري
اگر ببينند
مي خواهد بچكد
بر گلبرگ گلي
كه افتاده در دام سياهي
و خاموش رفته رفته جان مي دهد
دهان خود را باز مي كنند
تا ببلعند قطره را
تا نكند
در اين قتل عام روشنايي
گلي بدرخشد
و گو شه ي كوچكي از جهان ما را
زيبا كند.
+ نوشته شده در سه شنبه ششم بهمن ۱۳۸۸ ساعت 13:23 توسط رضا چايچی
|
کتاب باله ی ماسه ها