سال ها لای علف های هرز

کنار این صخره سیاه

        خفته بود

در دل این دسته زنگ زده چه می گذرد؟

 

آنقدر وحشیانه بر ضامنم مشت کوبیدند

تا درخشید تیغه تیزم در آفتاب

کنار صخره های سیاه

میان علف های هرز

اینک

چاقویی بازم

برای زخم زدن.